سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه یکی از شما از چیزی که نمی داند، پرسیده شود، از گفتن «نمی دانم»خجالت نکشد . [امام علی علیه السلام]
 

 

 

 

سایت دارالقرآن امام علی(ع)

www.Emamaliquran.com

 

 خبرهای داغ دارالقرآن امام علی (ع)

  1- اهداء جوائز:

  ـ برگزاری جشنواره قرآنی و تقدیر از برگزیدگان

ـ مسابقات فرهنگیان

ـ مسابقات قرآنی فرزندان فرهنگی 

ـ رتبه های اول تواشیح منطقه ای

ـ فعالان شرکت کننده در دوره تفسیر

لوح تقدیر و جوائز نفیس قرآنی به آنها اهداء می‌شود.

پنج شنبه 18/9/90 از ساعت 5/9 صبح الی 12

سالن مدیریت آموزش و پرورش

2- طرح نذورات قرآنی:

اهداء 776 جلد کلام ا... مجید به همکاران شرکت کننده در طرح نذورات قرآنی و

 ارسال فرم نذورات قرآنی و بیلان کاری دارالقرآن به مدارس جهت

شرکت همکاران علاقمند در این طرح .

 





  • کلمات کلیدی :

  • ::: چهارشنبه 90/12/17 ::: ساعت 7:20 عصر :::   توسط دارالقرآن 
    نظرات شما: نظر

     

     

     مژده به شما قرآن دوستان و قرآن آموزان گرامی

    سایت دارالقرآن امام علی (ع) زرین شهر وابسته به آموزش و پرورش

    راه اندازی شد.

     

    WWW.Emamaliquran.com

     

    کلیک کنید.

     





  • کلمات کلیدی :

  • ::: سه شنبه 90/12/16 ::: ساعت 9:49 عصر :::   توسط دارالقرآن 
    نظرات شما: نظر

     

    نکته هایی درباره ی حجاب و حیا

    پوشیدگی زن، همواره خاکریز بزرگی در برابر موج وسوسه‌ها و کج‌روی‌هاست.
    حجاب اسلامی، تجلی زیبایی‌های معنوی زن است که حسن انتخاب او را به منصه ظهور درآورده است.
    حجاب زن، مهد آرامش اوست که چون حصاری بلند از گلستان زیبایی‌های جسم و جانش حفاظت می‌کند.
    حجاب، حضور حماسی زن در جامعه است که قلب استعمارگران از هیمنه‌اش در بیم و هراس است.
    اگر دژ استوار حجاب زن مسلمان فتح شود، راه بردگی جامعه اسلامی هموار می‌گردد.
    حجاب، هنر زن و زن، هنر آفرینش است.
    روگرفتن زن از نامحرم، هنری دینی و تجلی جمال اوست و ناتوانی از آن، بی‌هنری آشکار است.
    حیا، نگرانی از زشتی و ترک ناپسندی‌هاست.
    حیا، تغییر درونی و عامل بازدارندگی است.
    حیا، نوری است که به توقف آدمی در مرز گناه کمک می‌کند.
    حیا، برانگیزاننده حس ترک گناه و بازدارنده از انجام خطاست.
    حیا، رشد آدمی است در مسیر پرهیز از اشتباه و دوری از گناه.
    حیا، ملکه‌ای است باوقار و استوار در تعیین راه و نمایاندن چاه.
    حیا، وادارنده انسان به کار نیک، سبب همه زیبایی‌ها و مسبب وفای به عهد است.
    حیا، نظارت آدمی بر خویشتن خویش است.
    وقتی کرامت نفس و بزرگواری نباشد، حیا و عفت نیز جایی ندارد.
    اگر کسی برای خود و آبروی خویش ارزش قائل باشد، حیا در وی نمود پیدا می‌کند.
    اگر حیا نباشد، ارزش و شخصیت، حرمت و کرامت، مردانگی و غیرت نیز معنا ندارد.

      

    حجاب و امنیت زنان

    حجاب، نه تنها زمینه بروز ارزش های واقعی و والای زن را ایجاد می کند، بلکه از جنبه های اجتماعی، حافظ امنیت، شخصیت و احترام وی نیز می باشد. زنی که به عفت، پاکدامنی و حجاب شناخته شد، هرگز مورد بی احترامی و آزار و طمع دیگران قرار نخواهد گرفت

    . قرآن کریم این اصل را چنین بیان می فرماید: «ای پیامبر! به زنان و دختران خود و به زنان مؤمنان بگو که پوشش هایشان را به خود بپیچند که این کار برای این که به عفت شناخته شوند، تا مورد تعرض و اذیت قرار نگیرند، بهتر است».

    امام خمینی رحمه الله دراین باره فرمودند: «آیه حجاب برای شخصیت دادن به زن است؛ برای شخصیت انسانی اوست». ا

    امام علی علیه السلام نیز میزان قوام و بقای شخصیت و احترام و امنیت زن را بسته به میزان حجاب او می داند و می فرماید: «به درستی که شدت حجاب برای آن ها بهتر است».

     





  • کلمات کلیدی :

  • ::: دوشنبه 90/12/15 ::: ساعت 11:11 صبح :::   توسط دارالقرآن 
    نظرات شما: نظر

     

    داستانی کوتاه و شنیدنی

    پادشاهی پس از اینکه بیمار شد گفت: «نصف قلمرو پادشاهی ام را به کسی می  دهم که بتواند مرا معالجه کند». تمام آدم های دانا دور هم جمع شدند تا ببیند چطور می شود شاه را معالجه کرد، اما هیچ یک ندانست. تنها یکی از مردان دانا گفت : که فکر می کند می تواند شاه را معالجه کند.. اگر یک آدم
    خوشبخت را
    پیدا کنید، پیراهنش را بردارید و تن شاه کنید، شاه معالجه می شود. شاه پیک هایش را برای پیدا کردن یک آدم خوشبخت فرستاد. آن ها در سرتاسر مملکت سفر کردند ولی نتوانستند آدم خوشبختی پیدا کنند. حتی یک نفر پیدا نشد که کاملا راضی باشد. آن که ثروت داشت، بیمار بود. آن که سالم بود در فقر دست و پا می زد، یا اگر سالم و ثروتمند بود زن و زندگی بدی داشت. یا اگر فرزندی داشت، فرزندانش بد بودند. خلاصه هر آدمی چیزی داشت که از آن گله و شکایت کند. آخرهای یک شب، پسر شاه از کنار
    کلبه ای محقر و فقیرانه رد می شد که شنید یک نفر دارد چیزهایی می گوید. «
    شکر خدا که کارم را تمام کرده ام. سیر و پر غذا خورده ام و می توانم دراز
    بکشم و بخوابم! چه چیز دیگری می توانم بخواهم؟» پسر شاه خوشحال شد و دستور داد که پیراهن مرد را بگیرند و پیش شاه بیاورند و به مرد هم هر چقدر
    بخواهد بدهند. پیک ها برای بیرون آوردن پیراهن مرد توی کلبه رفتند، اما
    مرد خوشبخت آن قدر فقیر بود که پیراهن نداشت!!!
    لئو تولستوی





  • کلمات کلیدی :

  • ::: یکشنبه 90/12/14 ::: ساعت 10:2 صبح :::   توسط دارالقرآن 
    نظرات شما: نظر

     

    > سه پرسش سقراط

    >>هر زمان شایعه ای روشنیدیدو یا خواستید شایعه ای را تکرار کنید این فلسفه را در ذهن خود داشته باشید!
    >>  در یونان باستان سقراط به دلیل خرد و درایت
    فراوانش مورد ستایش بود. روزی فیلسوف بزرگی که از آشنایان سقراط بود،با هیجان نزد او آمد و گفت:سقراط میدانی راجع به یکی ازشاگردانت چه شنیده ام؟
    >>سقراط پاسخ داد:"لحظه ای صبر کن.قبل از اینکه به من چیزی
    بگویی از تومی خواهم آزمون کوچکی را که نامش سه پرسش است پاسخ دهی."مرد پرسید:سه پرسش؟سقراط گفت:بله درست است.قبل از اینکه راجع به شاگردم بامن صحبت کنی،لحظه ای آنچه را که قصدگفتنش را داری امتحان کنیم.
    >>اولین پرسش حقیقت است.کاملا مطمئنی که آنچه را که می خواهی
    به من بگویی حقیقت دارد؟مرد جواب داد:"نه،فقط در موردش شنیده ام."سقراط گفت:"بسیار خوب،پس واقعا نمیدانی که خبردرست است یا نادرست.
    >>حالا بیا پرسش دوم را بگویم،"پرسش خوبی"آنچه را که در
    موردشاگردم می خواهی به من بگویی خبرخوبی است؟"مردپاسخ داد:"نه،برعکس…"سقراط ادامه داد:"پس می خواهی خبری بد در مورد شاگردم که حتی درموردآن مطمئن هم نیستی بگویی؟"مردکمی دستپاچه شد و شانه بالا انداخت.
    >>سقراط ادامه داد:"و اما پرسش سوم سودمند بودن است.آن چه را
    که می خواهی در مورد شاگردم به من بگویی برایم سودمند است؟"مرد پاسخ داد:"نه،واقعا…" سقراط نتیجه گیری کرد:"اگرمی خواهی به من چیزی رابگویی که *نه حقیقت داردونه خوب است و نه حتی سودمند* است پس چرا اصلا آن رابه من می گویی؟ ------------------------------






  • کلمات کلیدی :

  • ::: یکشنبه 90/12/14 ::: ساعت 9:53 صبح :::   توسط دارالقرآن 
    نظرات شما: نظر
    <      1   2   3   4   5   >>   >